حدود یک سال مشاور اشتغال یکی از نهادهای فعال در روستاها بودم. در عین کارهای نسبتاً خوبی که در مقیاس فردی صورت گرفته بود، در اغلب مواردی که تلاش برای انجام مداخلهای در مقیاس اجتماعی صورت گرفته بود، نتیجه ناامید کننده بود.
مثلاً این نهاد اقدام به ایجاد تعاونیهایی در روستاهای مختلف از فعالان مشاغل خاصی کرده بود و بخشی مهم از تسهیلات خودش را نیز منوط به شکلگیری این تعاونیها کرده بود. نتیجه، شکلگیری تعاونیهایی بود که پس از مدت کوتاهی یا به دلیل اختلاف بین اعضایی که تجربهای از کار مشترک در مقیاس کوچکتر نداشتند یا بعد از تمام شدن تسهیلاتی که به آنها داده شده بود یا تقسیم کردن آن، عملاً منحل میشد و اثری از آنها وجود نداشت. البته نتیجه اختلافات و دعواهای تعاونی و تجربه تلخ آن همچنان بین مردم باقی بود.
یا در جای دیگری جمعی را که مشغول کار تولیدی بودند، با این ایده که چرا سودتان را به دلال بدهید، ترغیب به ایجاد شکلگیری فروشگاه و شبکه فروش کرده بودند و تسهیلات قابل توجهی را نیز به آنها داده بودند. نتیجه هم همان حکایت کلاغ و کبک بود و بدهکار شدن افرادی که در تولید موفق بودند ولی تخصص و تجربهای در فروش نداشتند.
اغلب این روشها نیز الگوهایی بود که به واسطه نگاه فرمی و بیتوجهی به اقتضائات بافتهای مختلف توسط نهاد بالادستی در تهران دیکته شده بود و نهاد محلی نیز از سر ناچاری یا برای پر کردن گزارش کار به همان شکل یکدست به دنبال اجرایی شدن آن در روستاها بود.
همراه با جمعی از دوستان برای بازدید از کار خودجوش توسعه روستایی که مسعود نبیدوست در روستای «حاجیبیگی» شروع کرده است به تربت حیدریه رفتیم.
ویژگی خاصی که در این کار دیدم این است که مسعود از یک طرف خودش در همان روستا مقیم شده است و ارتباط نزدیکی با اهالی روستا برقرار کرده است؛ طوری که بچههای آنجا او را با نام کوچک صدا میکردند. از طرفی چون دنبال گزارش کار نیست، عجلهای هم برای اجرای پروژهها ندارد. مهلاً مهلا و از روی صبر و بر اساس ظرفیتهای انسانی موجود و با شناخت از آنها سراغ انتخاب طرح و پیادهسازی آن رفته است و خودش هم نقش تسهیلگر را ایفا میکند. از «خانه تجربه» به عنوان مدلی بومی شده از خانههای بومگردی شروع کرده و خانه ساخت عروسک و ایجاد برندهایی ساده در زمینه گیاهان دارویی و عرقیات و اتصال آن به بازار شهری را تا حد قابل توجهی جلو برده است. شاید هنوز تا اینکه نتیجه کارش ملموستر شود زمان ببرد اما همین آهستگی و پیوستگی شاید امتیازی باشد که خیلی از طرحهای دولتی توسعه روستایی فاقد آن هستند.