انقلاب اسلامی ایران با نام اسلام و تاکید بر حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، پیروز شد. این را میتوان از مهمترین شعار مردم یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی به راحتی درک کرد. بر همین مبنا بود که در بیسابقهترین و سریعترین فاصلهزمانی نسبت به همه انقلابهای دیگر بلافاصله مردم ایران در پای صندوقهای رأی حاضر شده و نوع حکومت خود را «جمهوری اسلامی» انتخاب نمودند. در همین راستا در این بخش به مرور بیانات رهبر انقلاب پیرامون جایگاه و نقش «مردم» در نظام اسلامی پرداختهایم.
محور؛ مردم
محور همه اصول و قواعد كار امام بزرگوار ما در دو چيز خلاصه مىشد: اسلام و مردم. اعتقاد به مردم را هم امام بزرگوار ما از اسلام گرفت.۱۴/۳/۸۲ {در واقع} هميشه، مردم در چشم امام، «اصل» بودند.۱۴/۳/۷۱ {چرا که} وقتی مردم در میدان بودند، هیچ قدرت مادّیای کاری نمیتواند انجام بدهد.۳۱/۵/۹۵
شبکه زنده
{در مدل جبهه مردمی جنگ} اوّلاً همهی آحاد ملّت ایران، آنهایی که مایل بودند در این عرصه شرکت کنند، هر که بود، هر چه بود، توانست در یک شبکهی زنده، کارآمد، داوطلبانه و پُرشور جای خودش را پیدا کند. فرض بفرمایید یک رزمندهی سیزده چهارده ساله میتوانست جای خود را پیدا کند، بیکار نمانَد؛ فرض بفرمایید که آب بیاورد، خبر ببرد، پیامرسان باشد و از این قبیل کارها. یک پیرمرد هفتادساله هم که میرفت جبهه، او هم همین جور؛ او هم میتوانست کار خودش را پیدا کند. توقّعی که از یک پیرمرد در جبهه وجود داشت، کاملاً مشخّص بود، معلوم بود؛ هیچ کس بیکار نمیماند؛ نه آن بچّهی سیزدهساله بیکار میماند، نه آن پیرمرد هفتادساله بیکار میماند. پزشک جرّاح،کاسب جزء، روحانی مسجد، کارگر کارخانه، شاعر و سرودخوان، راننده و صاحبکار و ریختهگر، کشاورز روستایی، کارمند اداری و انواع و اقسام گروههای مردمی میتوانستند در این شبکهی عظیم مردمی حضور پیدا کنند… این مدل جدید بود؛ مدلسازی جدیدی که همه میتوانستند همکاری کنند، همه میتوانستند همافزایی کنند… (بیانات به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس)
مشکل از ماست!
هر جائی که مسئولین کشور توانائی های مردم را شناختند و به کار گرفتند، ما موفق شدیم. هر جائی که ناکامی هست، به خاطر این است که ما نتوانستیم حضور مردم را در آن عرصه تأمین کنیم. ما مسائل حل نشده کم نداریم. در همهی مسائل گوناگون کشور، مسئولین باید بتوانند با مهارت، با دقت، با ابتکار، راههائی را برای حضور مردم پیدا کنند – همچنان که در عرصهی بسیار دشوارِ جنگ این اتفاق افتاد، راه باز شد؛ کسانی توانستند راه را باز کنند – تا هر جوانی، هر پیری، هر مردی، هر زنی که بخواهد در این کار بزرگ شرکت کند، راه برایش باز باشد. ۱۳۹۷/۷/۲۰
صحنه در اختیار مردم
در هر نقطهای اگر کار دست مردم قرار گرفت و مردم دارای هدف بودند -[نه] آدمهای بیهدف، آدمهای سرگردان در امور زندگی، گرفتار امور روزمرّهی شخصی، آنها نه – هرجور کاری، سختترین کارها، کارهای نظامی، کارهای امنیّتی، دست مردم وقتی افتاد، صحنه وقتی در اختیار مردم قرار گرفت، پیش خواهد رفت… هرجا صحنه به مردم سپرده شد، انگیزههای مردمی، نیروهای متنوّع و متکثّر مردمی، کارها را پیش خواهد برد؛ ما هم از اوّل انقلاب تا امروز هر وقتی هر کاری را محوّل به مردم کردیم، آن کار پیش رفته است؛ هر کاری را انحصاری در اختیار مسئولان و رؤسا و مانند اینها قرار دادیم، کار متوقّف مانده است.۲۹/۱۱/۹۳
افاده و استفاده
مردم باید از انقلابشان دفاع کنند، مردم بایستی وارد میدان افاده و استفاده بشوند و حواسمان باشد که به تدریج تبدیل نشویم به یک موجود متحجر، چون واقعاً این جزو خطرهاست. یعنی یک واحد انقلابی و مردمی اول تشکیل میشود، بعد به مرور تبدیل میشود به یک شئ متحجر و بسته و منقطع از مردم، این اتفاق نباید بیفتد. به شدت مراقب این معنا باشید، بخصوص این مجموعهی خاتمالاوصیا. (بیانات در دیدار قرارگاه قرب حضرت بقیه الله (عج)؛ ۱۳۹۵/۸/۱۹)
شرط دوام انقلاب
شرط دوام حیات جمهوری اسلامی وجود انگیزههای انقلابی و وجود روحیهی انقلابی است. اگر روحیهی انقلابی نباشد، جمهوری اسلامی نخواهد بود؛ بله، یک حکومتی سرِ کار خواهد بود، امّا آن حکومت، دیگر جمهوری اسلامی نیست. این حرکت مردم، این خون هایی که دادند، این زحماتی که کشیدند برای احیاء اسلام، برای احیاء شریعت اسلامی، برای این بوده؛ اینها از بین خواهد رفت، لگدمال خواهد شد. بنابراین، انگیزهی انقلابی برای حفظ جمهوری اسلامی حتماً لازم است. این انگیزه در چه وضعی است؛ آیا کم شده، آیا زیاد شده، آیا ادامه پیدا کرده، چه مقابلهها و مبارزههایی با این انگیزه انجام میگیرد، راه مقابلهی با آنها چیست؛ و بر اساس آن، مطالبه تنظیم کنیم. فرض بفرمایید بنده که در صحبتهای مختلف مدام میگویم که به بچّههای انقلابی و حزباللّهی کمک کنید، معنایش همین است؛ یعنی این یک مطالبه است بر اساس نگاه به حرکت انقلابی کشور. البتّه در این زمینه خوشبختانه کشور عقب که نرفته هیچ، پیش هم رفته؛ اینهم قابل اثبات و مسلّم [است].۳۰/۶/۹۶