حاج عظیم ابراهیم پور، مسئول سابق قرارگاه پیشرفت و آبادانی کشور، در جمعی از فعالان جهادی، روایتی از دیدار مقام معظم رهبری با فعالان جهادی مطرح میکند. ابراهیمپور در این روایت، بر توصیههای معنوی و اخلاقی رهبری به بچههای جهادی تصریح دارد و در خلال آن، تجربه سالها فعالیت جهادی و چکیدهای از مطالعات در این زمینه را بازگو میکند.
طبق این روایت، رهبری به دلیل اهمیت و رغبت شخصی، جلسه یک ساعت و نیمه را به دو ساعت تبدیل میکنند و فردای جلسه نیز طی نامهای ضمن مرور محتوای این نشست، توصیههای خود را تکرار میکنند. جدیت این نامه برای رهبری از اینجا بر راوی مسجل میشود که بعدتر خود ایشان، آن را از دفتر خود پیگیری میکنند و برای بچههای جهادی پیغام میفرستند که: «توصیهها را جدی بگیرید!» متن پیشِ رو، تحریر مُنقحی از روایت حاج عظیم ابراهیمپور از جلسه دهم مردادماه ۹۸ است.
پیشگیری مهمتر از درمان!
ابتدا تعدادی از بچهها نکاتشان را برای حضرت آقا مطرح کردند. یکی از بحثهای آغازین جلسه، تمرکز فعالیتهای جهادی بر پیشگیری به جای درمان بود. آقا ضمن اعلام موافقت با این رویکرد، تاکید کردند: نهتنها از نگاه من، بلکه در مجامع علمی نیز رویکرد پیشگیری بر درمان ارجح است. در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه سلامت نیز چنین رویکردی قابل رصد است؛ پیشگیری از آسیبها مقدم بر درمان است. موضوع جالب دیگری که توسط بچهها مطرح شد، تعریف چشمانداز بینالمللی جهادی بود؛ همچنین در نظر گرفتن یک مدل جامع تربیتی برای بچههای روستایی از دیگر مباحثی بود که از طرح این موارد، آقا ابراز خرسندی کردند.
تحقق جوانگرایی با ایجاد دولت جوان حزباللهی
لابلای بحثها یکی از بچهها با گلایه از رعایت نشدن توصیههای بیانیه گام دوم توسط مسئولین، نقدی هم نسبت به انتصابات خود حضرت آقا – با مضمون جوانگرایی- مطرح کرد. آقا در جواب فرمودند اینکه بنده میگویم یک دولت جوان حزباللهی سر کار بیاید، منظورم این است که باید رئیس جمهور جوان حزباللهی داشته باشیم؛ چراکه اگر رئیس جمهور جوان حزباللهی پیدا کنید، کل دولت دست جوانها خواهد افتاد. البته آقا این را هم اضافه کردند که: «من نمیتوانم از بعضی چهرههای باتجربه بگذرم. اینها تجربههای سنگینی دارند که باید در نظام استفاده شود. ضمن اینکه معتقدم مدیریت جامعه باید دست جوانان بیفتد.»
امان از عافیتطلبی!
چه در این جلسه و چه در جلسات دیگری که خدمت آقا رسیدیم، ایشان تاکید مستمری بر معنویت و رعایت مسائل فردی، اخلاقی، قرآنی، بصیرتی، عبادتی و نماز شب داشته و دارند. جالب اینکه، آقا چند روز بعد از این جلسه هم پیغام داده بودند که به بچهها بگویید توصیه من به معنویت، جدی بود و در نامهای که نوشتند تاکید کرده بودند: «زیاد قرآن بخوانید و هنگام کار جهادی، نماز اول وقت و به جماعت در مسجد را ترک نکنید.» شهید بهشتی توصیه کرده در انقلاب اسلامی پشت سر کسانی حرکت کنید که هر چه به زندگی خصوصیشان نزدیک میشوید، تجلی ارزشهای انقلاب و اسلام بیشتر میشود. آقا هم توصیه کردند مراقبت کنید روح جهادی در زندگی شخصی و خصوصیتان متجلی باشد. از این جهت یکی از مواردی که آقا در خصوص سبک زندگی یک انسان انقلابی و جهادی خیلی تذکر دادند، پرهیز از عافیتطلبی است. برای من همیشه سؤال بود که بین تهدیدهای بسیاری که وجود دارد چرا تاکید آقا بر عافیتطلبی است؟ تا اینکه در یکی از خطبههای نهجالبلاغه به صفات فرشتگان از زبان حضرت امیر(ع) برخورد کردم که میفرمایند فرشتهها عافیتطلب نیستند که از دستورات خدا سرپیچی کنند، که کودن و نفهم شوند، که شهوتها بر آنها غلبه کند، که محبت دنیا بر آنها غلبه کند، که همتهای بلند آنها از دست رود. این، دومینوی عافیتطلبی است که حضرت آقا درباره آن هشدار میدهند.
دوگانه محرومیتزدایی، محرومیتزایی
یکی از بحثهایی که بنده درباره فعالیت جهادی مطرح کردم، دوگانه محرومیتزدایی-محرومیتزایی است؛ به این معنی که ما فعالیتهای محرومیتزدایی میکنیم اما همواره عوامل محرومیتزایی در ساختار مدیریتی مثل قوانین، آییننامهها، اسناد بینالمللی و… در کشور وجود دارد که در جهت مقابلِ فعالیتهای جهادی است. حضرت آقا ضمن صحه گذاشتن بر اهمیت این موضوع، از حضار خواستند که نسبت به مقوله عوامل «محرومیتزایی» بیتوجه نباشند. مطالعهای در اندیشکده رند امریکا انجام شده و با تقسیم کشورهای جهان به تولیدکننده و مصرف کننده؛ ایران را جزء کشورهایی دانستهاند که باید به سمت مصرفگرایی سوق داده شود. معنی خودمانیاش چه میشود!؟ یعنی تولید غذا بایستی تعطیل شود. مرکز تولید غذا کجاست؟ روستا. پس روستاها باید تخلیه شوند. آیا موفق شدند؟ بله! خوب است بدانید هر سه روز در ایران، یک روستا در حال تخلیه است. از ۷۲۱ هزار روستا در اوایل انقلاب، الان ۳۶ هزار روستا وجود دارد. تخلیه روستا یعنی رها کردن زمین کشاورزی، آب چشمه و قنات و تبدیل جمعیت روستایی به جمعیت حاشیه شهرها. کار جهادی صرفاً یک سفر ده روزه و کار عمرانی و پزشکی و توزیع بسته ارزاق و… نیست. هرچند آن به جای خود، خوب است اما در گام دوم انقلاب، دیگر این کارهای مقطعی و موردی مدنظر نیست.
بر اساس یکی از بررسیهای دیگر اندیشکده رند، پیامد تحریمها برای ایران رشد منفی سی وپنج درصدی نفت، رشد منفی هجده درصدی صنعت و رشد مثبت یازده درصدی محصولات روستایی بوده است بعد میآید به رئیسجمهور وقت امریکا یعنی اوباما، توصیه میکند که گردشگری و صنایع دستی باید جایگزین تولید محصولات روستایی شود و تولیدات کشاورزی به سمت محصولات تراریخته سوق داده شود. چرا؟ چون این محصولات، دستکاری شده هستند و پس از چند مرتبه بار دادن، خود به خود خشک میشوند و زمین و تولید را نابود میکنند. پس اگر کار عمرانی، فرهنگی، معیشتی و… کردید، اما کودی که این روستایی به زمینهایش میدهد، یک کود شیمیایی نابودکننده باشد، این فعالیتهای شما محرومیت«زدا» نیست.
جهاد نرمافزاری
نمونه دیگر از یک کار ناقص جهادی اینکه در روستاها مدرسه میسازیم، افتتاح میکنیم، دو کلاسه و سه کلاسهاش میکنیم، اما توجه نمیکنیم که درسی که بچه در این مدارس میخواند درس شهری است! آن بچه روستایی که در این مدارس درس میخواند به تدریج، با فرهنگ روستایی بیگانه میشود. آرزویش میشود خارج شدن از روستا. کار جهادی فقط عمران و آبادانی نیست؛ جهاد به نرمافزار است. شما اگر نرمافزار یک روستا را آباد کنید، آن وقت چه باشید چه نباشید آن روستا راه خود را خواهد پیمود. امروز به لطف خدا و همت بچههای جهادی، در این عرصه کارهای خوبی انجام شده که منظور از مدرسه روستایی چیست؟ هویت روستایی یعنی چه؟ نسبت بین سلامت و هویت روستایی چیست؟ اشتغال با هویت روستایی چه طور تعریف میشود؟ و غیره.
همگانی کردن تفکر جهادی
نظر حضرت آقا بر این بود که فعالیتها و خدمات گروههای جهادی باید به اطلاع مردم رسانده شود. از نظر ایشان مردم باید بدانند که تفکر جهادی چه اتفاقهایی رقم میزند و در نامه هم تاکید کردند بروید کار رسانهای هنرمندانه و درست در این زمینه انجام دهید. یکی از نقاط ضعف بچههای جهادی، نداشتن ارتباط وسیع و عمیق با مردم است. در حالی که از نظر آقا کار جهادی، باید گفتمان عمومی جامعه باشد. نکتهای که من برای اولین بار شنیدم این بود که آقا فرمودند شما که الان کارجهادی میکنید، فرض کنیم مثلاً ۱۰ درصد جامعه هستید، آن نود درصد دیگر جامعه هم باید درگیر مسئله محرومیتزدایی شوند. یعنی از نظر آقا ۱۰۰ درصد جامعه باید محرومیتزدایی کنند. بنابراین ما هنوز ۹۰ درصد عقب هستیم و تا پای کار آوردن همه جوانان و مردم کلی کار داریم.
تلفیق نگاه کلان و کارهای کوچک در میدان
در ادامه این جلسه، حاج آقای قاسمیان درباره نوع نگاه حضرت آقا به گروههای جهادی از ایشان سؤال کرد و پرسید آیا نگاه شما به گروههای جهادی همانی است که کارهای عمرانی میکنند؟ مثلاً خانههای محرومین را تعمیر میکنند؟ یا اینکه معتقدید باید کار جهادی بهطور جامع و همهجانبه تحقق یابد و آن را کار جهادی میدانید؟ آقا در پاسخ مطرح کردند خوشبختانه رویکرد بچههای جهادی در طراحی و عمل، راهبردیتر و جامعتر از بحثهای عمرانی و ساختمانی است و من این رویکرد را قبول دارم. در عین حال گفتند توجه کنید همان دیواری که برای یک پیرزن بالا میآورید، خانه او را میسازید، او را خوشحال و راضی میکنید و او شما را دعا میکند، این دعای پیرزن هم برای من مهم است. چرا؟ چون همین دعا سایر مشکلات کشور و گره کارهای شما را باز میکند. لذا ضمن اینکه درگیر کارهای کلان هستید، حواستان به کارهای کوچک مردم هم باشد. که این عین متن نامه ۳۵ نهجالبلاغه خطاب به مالک اشتر است: ای مالک همزمان با کارهای بزرگ از کارهای کوچک غفلت نکن.
منشور جهادیها
در پایان من از همه دوستان خواهش میکنم نامه آقا به گروههای جهادی را مطالعه و در جمعهای خودتان درباره آن طرح و بحث کنید، چرا که این نامه، منشور حرکت جهادیهاست. نباید صرفاً این نامه را بهصورت گذرا بخوانیم و بگوییم چه حرفهای خوبی! بلکه بایستی اولاً با مطالعه جمعی، طرحی که آقا برای مقوله پیشرفت و آبادانی مد نظرشان است را مشخص سازیم و بعد براساس ظرفیتها و داشتههایمان، بررسی کنیم که کدام محورها را داریم تا تقویت کنیم و کدام محورها را نداریم و برای احصای آن برنامهریزی کنیم.
بازخوانی دیدار جمعی از اعضای گروه های جهادی با رهبر انقلاب؛ حاج عظیم ابراهیمپور