۱٫ رهبرانقلاب در خردادماه ۹۸ به صورت مبسوط به بیان مفهومی به نام «جریانهای حلقههای میانی» پرداختند. ایشان تاکید کردند برای ایجاد یک حرکت عمومی به سمت چشمانداز انقلاب، به چهار عنصر احتیاج داریم: “۱-شناخت صحنه ۲- جهتگیری مشخص (به سمت تمدن اسلامی) ۳-عوامل امیدبخش ۴-راهکارهای عملیاتی” و در ادامه فرمودند: « این چهار عنصری که گفتیم، تبیین اینها نیاز دارد به ذهن فعّال و زبان گویا؛ منتها این [مورد] آخری که مسئله راهکارهای عملی باشد، احتیاج دارد به هدایت، تمرکز، پیگیری، فعالیت پیدرپی و لحظهبهلحظه برای اینکه بتواند این کاروان عظیم جامعه را و مهمتر از همه جوانهای جامعه را به پیش ببرد. این کارِ چه کسی است؟ این تمرکز، این ایجاد برنامه کار، پیدا کردن راهکار، ارائه راهکار، برنامهریزی، به عهده چه کسی است؟ این به عهده جریانهای حلقههای میانی است.» با توجه به مجموع مباحثاتی که در پیرامون مفهوم «حلقههای میانی» صورت گرفته، میتوانیم حلقههای میانی را جریانی بین امام امت و آحاد مردم در نظر بگیریم که در این سطح نقشآفرینی میکنند. به این معنی که حلقههای میانی به مثابه پیشرانهای جامعه، نقش موتور محرک و پیشبرنده جامعه را ایفا میکنند.
۲٫ البته اینکه میگوییم حلقههای میانی حد واسط امام و امت هستند، به معنای اینکه رابطه امام و امت ازکانال حلقههای میانی محقق میشود، نیست؛ بلکه رابطه امام و امت بهصورت مستقل و مستقیم جریان دارد، لیکن حلقههای میانی نقش تبیینکننده و شرحدهنده راهبردها و اهداف امام جامعه برای آحاد مردم دارند و به عبارتی دیگر، حلقههای میانی، پیگیری کننده و تبیینکننده سیاستهای «ولی» در قبال جامعه و تدقیق کننده جهتگیریها، انگیزهبخشی، فعالسازی ظرفیتهای عظیم جامعه و وظایفی از این قبیل را بر عهده دارند. ضمن اینکه رهبر انقلاب تاکید میکنند: «این، نه به عهده رهبری است، نه به عهده دولت است، نه به عهده دستگاههای دیگر است؛ بلکه به عهده مجموعههایی از خود ملّت است» بنابراین خاستگاه حلقههای میانی، مردم و ملت هستند. در ادامه رهبر انقلاب تشکلهای دانشجویی را بهعنوان نمونههایی از حلقههای میانی برمیشمرند و تاکید میکنند: « تشکّلهای دانشجویی از این قبیلند، مجموعههای باتجربه و فعّال در زمینههای فرهنگی و فکری و مانند اینها از این قبیلند و هر که هم در این زمینهها فعّالتر باشد، مؤثّرتر است؛ یعنی زمام کار، دست کسانی است که فعّالیّت کنند؛ تنبلی و بیحالی و کسالت و مانند اینها به درد نمیخورد.
۳٫ از نظر کالبد ساختاری حلقههای میانی، اداری و بوروکراتیک و دارای تشکیلاتِ سازمانیِ اسیر ساختارها نیستند، بلکه بهصورت تشکلها یا هستههایی فعال و پویا هستند که قابلیت انعطاف و انطباقپذیری بالایی دارند و در عین حال چابکی خود را حفظ میکنند. اساساً آنچه مهم است «کارکرد و اثربخشی» حلقههای میانی است و هر فرد، نهاد یا تشکلی میتواند یک حلقه میانی باشد. بهعنوان مثال رهبر انقلاب در یکی از دیدارهایشان به نقش شهید مفتح اشاره میکنند و میفرمایند ایشان هم توانستند انتقالدهنده و تبیینکننده راهبردها و انتظارات امام در سطح جامعه باشند و هم بهعنوان حلقه واسط بین حوزه و دانشگاه نقش بهسزایی ایفا کردند.
رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از طلاب در سال ۹۴ در خصوص نقش حلقه میانی طلاب در مبارزه با رژیم پهلوی میفرمایند: «مردم را چه کسی آورد به خیابان؟ شماها آوردید، طلبهها آوردند. بله، امام رهبر بود، اگر امام نبود بدون شک این اتّفاق اصلاً نمیافتاد؛ امّا ابزار امام چه بود؟ آن وسیلهای که فکر امام را، خواسته امام را، آن نیّت امام را تحقّق بخشید، عملیّاتی کرد، اجرایی کرد، حوزه علمیّه بود، طلّاب بودند؛ ارتباط انقلاب با حوزه قم این است. بله، درست است، ما میگوییم همه اقشار مردم در انقلاب شرکت داشتهاند، واقع قضیّه هم همین است، یا در مورد آن گروههای پیشرو مثلاً میگوییم دانشجوها، طلبهها و اسم دانشجوها را میآوریم، درست است، اینها هم واقعاً پیشرو بودهاند، در این شکّی نیست امّا پیشرو بودن و ورود، یک حلقه وصلی لازم داشت، یک حلقه واسطی لازم داشت؛ این حلقه واسط، حوزه علمیّه قم بود و البتّه حوزههای علمیّه دیگر؛ فقط حوزه قم نبود. شما توجّه داشته باشید که این انقلاب عظیم، این پدیده حیرتانگیز، این حادثهای که دنیا را تکان داد -واقعاً دنیا را تکان داد- منتهی میشود به این حلقه واسط، یعنی به حوزه قم.» بنابراین حلقه میانی میتواند یک فرد باشد – مانند شهید مفتح – و یا یک نهاد باشد، مانند حوزه علمیه.
۴٫ بهطور کلی برای حلقههای میانی میتوان سه دسته مخاطب متصور شد: اول دستهای که ناظر به موضوع و دغدغه حلقه میانی، هیچ حساسیت و توجهی ندارد. در اینجا حلقه میانی وارد فرآیند دعوت و فعالسازی ظرفیتها میشود. دسته دوم مخاطبینی هستند که دغدغه و توجه لازم در آنها شکل گرفته اما به فرموده رهبر انقلاب کار را با سستی و کندی دنبال میکنند، در اینجا حلقه میانی در مقام گفتمانسازی باید این هنر و توان را داشته باشد که به آن مجموعه شتاب ببخشد. دسته سوم از مخاطبین حلقههای میانی، آنها هستند که ناظر به اولویتها و موضوعات مورد تاکید امام جامعه، فعال هستند و کار میکنند اما احتمالاً جهتگیری دقیقی ندارند و از نظم و انضباط خوبی برای بهدست آوردن نتایج، بهره نمیبرند. در اینجا حلقه میانی بایستی بتواند به مخاطب خود در تدقیق جهتگیری و تمرکز بر مسائل مشخص کمک کند.